نیمه شبی چند دوست به قایقسواری رفتند و مدت زیادی پارو زدند. سپیده که زد گفتند: «چقدر رفتهایم؟ تمام شب را پارو زدهایم!» اما دیدند درست در همان جایی هستند که شب پیش بودند! آنان تمام شب را پارو زده بودند، ولی یادشان رفته بود طناب قایق را از ساحل …
ادامه نوشته »داستانهای مدیریتی
تصمیم قاطع مدیریت
روزی مدیر یکی از شرکتهای بزرگ در حالیکه به سمت دفتر کارش می رفت چشمش به جوانی افتاد که در کنار دیوار ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میکرد. جلو رفت و از او پرسید: «شما ماهانه چقدر حقوق دریافت میکنی؟» جوان با تعجب جواب داد: «ماهی ۲۰۰۰ دلار.» …
ادامه نوشته »قانون پارکینسون
“چرا وقتی انجام پروژهای را یک ساله تعریف میکنیم، در یک سال انجام میشود و اگر همان را هشت ماه تعیین کنیم در هشت ماه انجام میشود؟ چرا وقتی برای انجام کاری یک ساعته سه ساعت وقت داریم انجام آن سه ساعت طول می کشد؟ پاسخ همه این سوالات در …
ادامه نوشته »اثر پیگمالیون
پیگمالیون یکی از افسانههای یونان است. پیگمالیون نام مجسمه سازی بود که عاشق مجسمهای شد که خودش ساخته بود. او مجسمه اش را در آغوش میگرفت و به تدریج احساس کرد از سختی سنگ آن مجسمه کاسته شده است. مجسمه به تدریج نرم و نرمتر شد و در نهایت مانند …
ادامه نوشته »باغبان و وزیر
نادر شاه در حال قدم زدن در باغش بود که باغبان خسته و ناراضی نزد وی رفت و گفت : پادشاه فرق من با وزیرت چیست ؟؟!! من باید اینگونه زحمت بکشم و عرق بریزم ولی او در ناز و نعمت زندگی میکند و از روزگارش لذت میبرد !!! نادر …
ادامه نوشته »